سی تلار
ساعت | بازدید : 1063 | | ( نظرات )

 

 

 

 

 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


رنج زنان شالی کار، برنج سفره من و تو
ساعت | بازدید : 1812 | | ( نظرات )

کلاه حصيري ات را بالا تر مي دهي، با دست هاي گِل آلودت عرق پيشاني ات را پاک مي کني و خطي از گل جايش مي نشاني. با لبخند مي گويي:"دست هاي تو اين کاره نيست. براي نوشتن خوب است.حالا که ديدي، هنوز که عرق بدنت و گِل دست و پايت خشک نشده برو و قصّه ات را بنويس".

مي نويسم تا بگويم، از رنج هايت بي خبر نيستم. از کفش هاي زنانه ات که هربار قدم هايت را تا دل آب و گل بدرقه مي کند و کنار مزرعه مي ماند. از روزهايي که مي روي تا با آب و زمين و باد و آفتاب يکي شوي و حاصل اين کيميا گري ات با رنج، "برنج" شود در بشقاب هاي ما.

زن مهربان روستا، من مي شناسمت. آن گاه که چادرت را محکم به کمر مي بندي و مؤمنانه به دشت رنج و زحمت، پا مي گذاري. مي روي و قامتت را مي شکني و نمازهايت را در آب مي خواني و حرف ها مي زني با دانه هايي که قرار است زمين خالي را سبزه زار کنند. بانوي شاليزارهاي شمال، از رنج ها و مهرباني هايت باخبرم. از دستانت که در جواني پير شده اند و از رؤياهايت که سال هاست چشم به آمدن تابستان دوخته اند. من، تو را مي شناسم و از زمزمه هاي شيرينت با لاک پشت ها،مورچه ها و قورباغه ها باخبرم. از ايماني که هر روز با خود به دشت ها سرازير مي کني.

من لبخند هر باره ات را به آواز قورباغه ها و جيرجيرک ها ديده ام. ديده ام که چگونه در گوش زمين، لالايي مي خواني و مي کاري. من هر بار نوازش هايت را روي سر ساقه هاي ترد شالي ديده ام و مي دانم که بانوي آرام شاليزارهاي سبز شمالي. حتي وقتي پابرهنه از مرزهاي شاليزار مي گذري تا کمي آب بنوشي و بنشيني، پينه هاي سرخ و متورم دستانت را ديده ام. من اين دستان خسته و گل آلود را خوب مي شناسم که چگونه زميني سياه و متروک را به تابلوي نقاشي بدل مي کنند که سبز سبز است، سبز تر از زندگي.

ديده ام که چگونه تا مي شوي و با چشماني تب دار، گل را مي شکافي و ساقه هاي بلند باورت را در زميني برهنه نشا مي کني و با دم و بازدم شاليزار، بوي ساقه هاي برنج مي گيري و با آواز پرنده هاي آسمان درهم مي آميزي. بانوي شالي کار! من سال هاست که مي دانم بسم ا… هاي توست که خوشه هاي سبز را، طلايي مي کند و اين همه عطر به مزرعه مي پاشد. پس ببخش اگر گاهي نمي شود خوبي هايت را به اندازه خودت، خوب نوشت.

از خزانه تا شاليزار

بعضي ها از ﺷﻤﺎل رﻓﺘﻦ ﻓﻘﻂ درﯾﺎ و ﺟﻨﮕﻞاش را مي دانند. ﺗﺎ روي ﺗﻘﻮﯾﻢ ﭼﻨﺪ روز ﺗﻌﻄﯿﻠﯽ ﻣﯽﺑﯿﻨﻨﺪ، دﺳﺖ زن و ﺑﭽﻪ را مي گيرند، ﺷﺎل و ﮐﻼه مي کنند و ﺑﻪ ﺳﻮي ﺷﻤﺎل ﮔﺎز ﻣﯽدهند و اﻟﺒﺘﻪ ﺗنها ﻣﻘﺼﺪ آن ها ، درﯾﺎ و ﺟﻨﮕﻞ هاي همان اطﺮاف اﺳﺖ. اﻣﺎ ﻧﮕﯿﻦ ﺳﺒﺰ اﯾﺮان ﺟﺎذﺑه هاي ﺷﮕﻔﺖاﻧﮕﯿﺰ دﯾﮕﺮي هم دارد. ﺷﺎﻟﯿﺰار و ﺗﻤﺎم ﻣﺮاﺣﻞ ﺷﺎﻟﯽﮐﺎري ﯾﮑﯽ از آن ﺟﺎذﺑه هاي هيجان اﻧﮕﯿﺰ و روﯾﺎﯾﯽ اﺳﺖ.

ﻣﯽﮔﻮﯾﻨﺪ رﯾﺸﻪ ﻧﺎمش «ﺑﺎ رﻧﺞ» اﺳﺖ. ﭘﺮ ﺑﯿﺮاه هم ﻧﮕﻔﺘﻪاﻧﺪ. ﺑﺮﻧﺞﮐﺎري ﮐﺎر ﭘﺮ زﺣﻤﺘﯽ اﺳﺖ. ﻓﺼﻞ آن اواﯾﻞ ﻓﺮوردﯾﻦ ﻣﺎه است ولي اﮔﺮ هوا ﻣﺴﺎﻋﺪ و ﺧﻮب ﺑﺎﺷﺪ ﺣﺘﯽ از آﺧﺮﯾﻦ روزهاي اﺳﻔﻨﺪﻣﺎه آﻏﺎز ﻣﯽﺷﻮد. ﺗﻤﺎم ﻣﺮاﺣﻞ ﮐﺎﺷﺖ، داﺷﺖ و ﺑﺮداﺷﺖ ﺑﺮﻧﺞ زﯾﺒﺎﯾﯽ و ﻟﻄﺎﻓﺖ ﺳﺤﺮاﻧﮕﯿﺰي دارد و ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ ﺑﺮاي طﺒﯿﻌﺖﮔﺮدان ﺗﺠﺮﺑﻪاي ﻟﺬتﺑﺨﺶ و ﺟﺪﯾﺪ ﺑﻪﺷﻤﺎر آﯾﺪ.

در ﻧﺨﺴﺘﯿﻦ ﮔﺎم، ﻣﺰرﻋﻪداران ﺷﺎﻟﯽهايي را ﮐﻪ از ﺳﺎل ﮔﺬﺷﺘﻪ ذﺧﯿﺮه ﮐﺮده اﻧﺪ در آب خيس مي کنند ﺗﺎ ﺟﻮاﻧﻪ ﺑﺰﻧﻨﺪ. ﻣﻌﻤﻮﻻ اﯾﻦ ﻣﺮﺣﻠﻪ در ﺣﯿﺎط ﺧﺎﻧﻪ ﮐﺸﺎورزان اﻧﺠﺎم ﻣﯽﺷﻮد. ﺷﺎﻟﯽهاي ﺧﯿﺲﺧﻮرده ﭘﺲ از ﭼﻨﺪ روز از آب ﺑﯿﺮون ﻣﯽآﯾﻨﺪ و ﺑﻪ ﺻﻮرت ﮐﭘّﻪ هاﯾﯽ روي همدﯾﮕﺮ ﻗﺮار ﻣﯽﮔﯿﺮﻧﺪ. روي ﮐﭘﻪ ها ﮔﻮﻧﯽ ﻧﻤﻨﺎک ﻣﯽاﻧﺪازﻧﺪ ﺗﺎ رطﻮﺑﺖ داﻧﻪ هاي ﺑﺮﻧﺞ از ﺑﯿﻦ ﻧﺮود و ﺑﺎ رﯾﺨﺘﻦ آب وﻟﺮم ﺑﺮ روي ﺷﺎﻟﯽ ها ﺑﺮ رطوﺑﺖ آن ﻣﯽاﻓﺰاﯾﻨﺪ. اﯾﻦ دوﻣﯿﻦ ﻣﺮﺣﻠﻪ از ﮐﺸﺖ ﺑﺮﻧﺞ اﺳﺖ.

هم زﻣﺎن ﮐﻪ شالي ها زﯾﺮ ﮔﻮﻧﯽ هاي ﻧﻤﻨﺎک آرﻣﯿﺪه اﻧﺪ ﺗﺎ ﺟﻮاﻧﻪ ﺑﺰﻧﻨﺪ، ﮔﺮوهي در زﻣﯿﻦ ﮐﺸﺎورزي ﻣﺸﻐﻮل ﮐﺎرند و ﺑﺎ ﺗﺮاﮐﺘﻮر و ﺗﯿﻠرهاﯾﯽ ﮐﻪ ﮔﺎو آهن ﺑﻪ اﻧتهاي آن ها ﺑﺴﺘﻪ ﺷﺪه ﺑﻪ ﺟﺎن زﻣﯿﻦ ﻣﯽاﻓﺘﻨﺪ ﺗﺎ آن را ﺷﺨﻢ بزنند و ﺧﺎکش را ﺑﺮاي ﮐﺸﺖ ﺑﺮﻧﺞ آﻣﺎده ﮐﻨﻨﺪ. ﭘﺲ از آن که ﺧﺎک زﻣﯿﻦ هموار ﺷﺪ، ﮐﺮتﺑﻨﺪي ﺻﻮرت ﮔﺮﻓﺖ و ﻣﺮزها ﻣﺸﺨﺺ ﺷﺪ، آن را آب ﻣﯽاﻧﺪازﻧﺪ؛ ﺑﺮﻧﺞ ﺑﺎﯾﺪ در زمين هاﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﯽﺷﺒﺎهت ﺑﻪ اﺳﺘﺨﺮ ﻧﯿﺴﺖ رﺷﺪ ﮐﻨﺪ.

وﻗﺘﯽ ﺷﺎﻟﯽها ﺟﻮاﻧﻪ زدﻧﺪ، آن ها را از ﺣﯿﺎط ﺧﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﻣﺰرﻋﻪ ﻣﻨﺘﻘﻞ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ؛ ﺧﺰاﻧﻪ ﻣﻨﺘﻈﺮ ورود آن هاﺳﺖ. ﺧﺰاﻧﻪ ﻣﺤﻮطﻪاي ﺳﺮ ﭘﻮﺷﯿﺪه و ﮐﻮﭼﮏ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎ اﯾﺠﺎد اﺛﺮ ﮔﻠﺨﺎﻧﻪاي، رطﻮﺑﺖ و ﮔﺮﻣﺎي زﯾﺎدي ﺑﺮاي ﺑﺮﻧﺞ هاي ﮐﻮﭼﮏ آﻣﺎده مي کند و اﺟﺎزه ﻣﯽدهد ﺟﻮاﻧﻪ ها ﺑﺰرگ ﺷﻮﻧﺪ و ﺗﺎ اﻧﺪازه اي رﺷﺪ ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ آﻣﺎدﮔﯽ اﻧﺘﻘﺎل ﺑﻪ زﻣﯿﻦ اﺻﻠﯽ را داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ.

اواخر بهار است و جوانه ها يا به قول خودشان، شالي ها به اندازه کافي قد کشيده اند. ﺣﺎﻻ زﻣﺎن اﻧﺘﻘﺎل ﺟﻮاﻧﻪ ها ﺑﻪ زﻣﯿﻦ ﻓﺮا رﺳﯿﺪه اﺳﺖ. اﯾﻦ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﺗﻤﺎﺷﺎﯾﯽ اﺳﺖ (البته براي آن ها که خود پاي در گل و لاي نمي گذارند و 10 ساعت را به اين کار مشغول نيستند). دﯾﺪن ﭼﻨﺪﯾﻦ زن و ﻣﺮد ﺑﺮﻧﺞﮐﺎر ﮐﻪ دوﺷﺎدوش همدﯾﮕﺮ در زﻣﯿﻦ ﭘﺮ از ﮔﻞ و ﻻي ﮐﺎر ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ و ﺟﻮاﻧﻪ ها را ﺑﺎ ﻧﻈﻢ و ﺗﺮﺗﯿﺐ و ﻓﺎﺻﻠﻪ هاي ﻣﻨﺎﺳﺐ در دل ﮔِﻞ ﺟﺎي ﻣﯽدهند و هم زﻣﺎن ﺗﺮاﻧﻪ هاي ﻣﺤﻠﯽ را زﯾﺮ ﻟﺐ زﻣﺰﻣﻪ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ، ﺻﺤﻨﻪ ﺟﺎﻟﺐ و ﺟﺬاﺑﯽ اﺳﺖ. ﺑﻪ اﯾﻦ ﮐﺎر ﺟﺎﻟﺐ «ﻧﺸﺎﮐﺎري» ﻣﯽﮔﻮﯾﻨﺪ.

در اين فصل، از کارگر روزمزد خبري نيست. در واقع قانونِ عرفي جالبي طي ده ها و شايد صدها سال در اين روستاها شکل گرفته و آن همکاري و مشارکت در کار يکديگر است. از ابتداي فصل شالي کاري، هر روز زنان روستا براي کمک به زمين يکي از اهالي مي روند و از 7 صبح تا 7 عصر در زمينش کار مي کنند تا کار به پايان برسد. تهيه صبحانه، ناهار و آب خنک آشاميدني و وسيله رفت و آمد، همه با کسي است که آن روز در زمينش کار مي کنند. آن گاه نوبت زمين ديگري است و اين بار افراد خانواده مالک زمين قبلي نيز براي کمک مي روند. به عبارت ديگر، زماني که نوبت شالي کاري زمين تو مي شود، اگر در روزهاي قبل براي کمک به همراه ديگران سرِ زمين هم ولايتي هايت نرفته باشي، هيچ کس براي کمک به تو نخواهد آمد، حتي اگر پول بدهي. اين يک قانون نانوشته است و تو هم بايد به آن تن دهي. قانوني که خود به خود باعث نزديکي بيشتر جامعه روستايي و انسجام اجتماعي آن ها مي شود.


|
امتیاز مطلب : 19
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4


اِلـــهی خِـــش بُوشین هَــــــــر جا دَرنی
ساعت | بازدید : 806 | | ( نظرات )

|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


میانرود
ساعت | بازدید : 1021 | | ( نظرات )

طبیعت بکر و زیبای میانرود

احداث سیل بند در دل جنگل

 نفوذ آب به سفره زیر زمینی

=

خشک شدن رودخانه 

 ارمغان بی تدبیری مسئولین

برچسب‌ها: پاجی ,

|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


بر قامت رعنای شهیدان صلوات
ساعت | بازدید : 1046 | | ( نظرات )

|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3


خانه هم خانه‌های قدیم؛ عطر دیوارهای نم خورده کاهگلی
ساعت | بازدید : 9008 | | ( نظرات )

سنگ فرش هایی که از بین تک و توکشان علف‌های هرز بیرون زده بود و همان هم با تمام هرزه‌گی‌اش به حیاط خانه حیات می‌بخشید همه و همه یادآور خاطره‌های به یادماندنی اند.

آنوقتها بوی عطر یاس فضای خانه را پر می‌کرد .بام خانه‌ها اگر چه کاهگلی و سقف‌ها اگر چه تیرِ چوبی بود اما مثل همان دیوارها هم پر بود از خاطره.

انگار خانه‌ها با آن معماری دوست داشتنی شان عین آدمها در آن روزها زنده بودند روزهایی که هنوز فناوری آن‌ها را زیر چرخ‌های توسعه له نکرده و به بهانه مدرنیسم تغییرشان نداده بود.آنوقت‌ها هنوز حیاط خانه‌ها با درختانی سبز با همان حوض پر آب و شمعدانی‌های چیده شده دور آن، اتاق هایی کوچک و میهمانانی زیاد ؛ سفره هایی بزرگ؛ صدای پیرمردها و پیرزنانی که حضورشان برکت خانه بود در حیاط خانه‌ها صفای دیگری داشت.

هاون‌های سنگی گوشه حیاط‌ها هم دنیایی از خاطره بود .باغچه‌های کوچک سبزی خوردن سفره مان را تامین می‌کرد. آلاچیق‌های پر از گلهای رز و محمدی و گچ‌های سفید و گاه زغال‌های کشیده شده کف حیاط برای بازی لی لی بچه‌ها روح زندگی را در حیاط خانه‌ها می‌پراکند.

آنروزها هنوز داشتن باغچه در حیاط خانه‌ها آرزو نشده بود هنوز صدای شرشر باران از ناودان‌ها می‌آمد و چای خوش عطر همیشه روی سماور و در قوری گلدار مادربزرگ دم می‌کشید.در آن خانه‌های دوست داشتنی عطر غذاهای ساده و خانگی همواره به راه بود.آشپزخانه نیازی به هود نداشت و عطر غذایش تا هفت خانه آنطرف تر می‌رفت. آن خانه‌های دوست داشتنی، همه چیز را با خود داشت ؛ حوض و باغچه، اندرونی و بیرونی، زمستانی و تابستانی، مطبخ و مصلی، پذیرایی ، حیاط خلوت، زیر زمین‌های تاریک و مملو از خرت و پرت‌های عتیقه.در آن خانه‌ها اتاق خواب معنایی نداشت. هر جا که هوس می‌کردی می‌خوابیدی ؛ گاه در صحن حیاط زیر درختان سیب وگردو  یا روی ایوان بزرگ خانه تا نگاهت در برق ستارگان گره بخورد

.

سکوی بیرون خانه‌های قدیمی جایی بود برای استراحت محلی برای گفت وگو با همسایه‌ها .درهای ورودی خانه‌ها چوبی و دولنگه بود و رویشان به جای آیفون‌های تصویری کوبه‌های حلقه ای و چکشی قرار داشت تا صاحبخانه، زن یا مرد بودن میهمانش را از صدای کوبه‌ها تشخیص دهد.

حیاط، قلب تپنده خانه‌ها بود که نه فقط فضایی برای انجام امور خانه بلکه محیطی برای برگزاری مراسم مختلف عروسی و عزا و خلاصه بهانه ای برای حضور اهل خانه، فامیل و دوستان گرد هم.

خانه‌های قدیمی جایی بود برای حس آرامش و آسایش ؛ چون معماران چند نسل قبل، تعبیرشان از خانه، جایی برای دور هم جمع شدن اعضا و تقویت دوستی‌ها بود. برای همین در ساختن بنا وسواس داشتند که جهت خانه به سمت نور خورشید و قبله باشد تا در روزهای گرم، سایه داشته باشد و در روزهای سرد آفتابگیر شود.

آمدن مبل‌ها و تختخواب و کنار رفتن صندلی‌های فلزی و آن تخت‌های چوبی لبه دار آغازی شد برای زندگی آپارتمانی.حوض‌ها و باغچه‌ها برچیده شدند و جای سنگفرش‌های حیاط را موزاییک‌های یک شکل و یکنواخت گرفت. آشپزخانه‌ها پر شد از بسته‌های کوچک و بزرگ فست فودها و غذاهای آماده ای که هر کدامشان طعم متفاوتی داشتند.

سوغات معماری فرنگی، ارمغان کوتاه شدن تدریجی دیوار آشپزخانه‌ها و اٌپن شدن آنها بود.کلنگ‌ها و تیشه‌ها افتادند به جان دیوارهای پر خاطره مان. دیگر خبری از اتاق‌های تو در تو و حریم این و آن نبود .

دلمان در این خانه‌های لوکس می‌گیرد. بچه‌ها از ماندن در خانه‌ها بیزارند و پارک کوچک محل که اندک جایی برای دویدن دارد را به نشستن در فضایی تنگ و شلوغ که برای این که همسایه‌ها به درونش نگاه نیندازند، با پرده‌های کلفت پوشیده شده ترجیح می‌دهند.شاید برای همین است که حالا داشتن تراس بزرگ خانه‌ها برایمان یک آرزوست.نسل امروز بچه‌ها، که روزی در حیاط خانه‌ها به دنبال هم می‌دویدند و در حوض آب شیرجه می‌رفتند امروز به آب بازی در لگن پلاستیکی حمام‌ها هم رضایت می‌دهند.

خلاصه آنکه مردم امروزهمه جور وسایل راحتی دارند؛ گوشت را چرخ گوشت چرخ می‌کند، سبزی را سبزی خردکن، آب میوه را آبمیوه گیری، جمع کردن خرده آشغال‌ها را جاروبرقی، پاک کردن لکه‌های چربی را بخارشوی‌ها و پودرهای چند آنزیمه ماشین لباسشویی و بقیه کارها را دستگاه‌های ریز و درشتی که برای رتق و فتق امورخانه ساخته شده اند.زندگی ماشینی درخانه‌های امروز تعارضات طنز گونه مان را هم بیشتر کرده است عین دغدغه‌های پیاپی خرید مبل گران قیمت و بعد وسواس کشیدن روکش و پارچه بروی آن . و چه تعارض‌های نگران کننده ای است...


|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


مراتع سرسبز پاجی
ساعت | بازدید : 854 | | ( نظرات )

برچسب‌ها: پاجی ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


هشدار برای مردم پاجی
ساعت | بازدید : 844 | | ( نظرات )

مدتي است دغدغه روزمره برخي از هم محلي هاي عزيز اين شده است : كه برخي افراد دانسته يا ندانسته موجبات فروش زمين آباءواجدادي زادگاهمان را به افراد غيربومي فراهم مي كنند در نگاه اول اين امرهيچ ايرادي ندارد چراكه هركس مالك املاك و مستقلات خود هست اما از نگاه بهتر چنانچه اين اقدام موجب تغيير فرهنگ بومي روستا وحتي تغيير سنتهاي رايج روستا وخداي ناكرده تخريب فرهنگ بومي ومذهبي روستائيان گردد پديده اي خواهد بود كه همه دلسوختگان وعلاقه مندان به زادگاهمان بايد به آن توجه كنند اما قابل توجه عزيزاني كه در اين خصوص دغدغه داشته ودارند اين است اين را بايد فرهنگ سازي كرد در ميان خانواده در مجامع عمومي خطر هجوم فرهنگ غريبه ها را در روستايمان يادآورشويم وجلوي اين اقدام يعني فروش زمين را گرفت ضمنا از شورا محترم ودهيار محترم فعلي بخواهيم با ارائه راهكارهاي قانوني ومستدل وتصويب قانوني در مجمع عمومي اهالي فهيم پاجی از اينكار ممانعت بعمل آورند درغير اينصورت اين مخالفتها راه بجائي نخواهد برد درضمن تا جائيكه ما اطلاع داريم دهيار محترم مصمم هستند با ارائه راهكار قانوني به عنوان نماينده رسمي دولت در روستا جلوي اين پديده را با نصب بنر هاي هشدار دهنده در سطح روستا بگيرند ومن وتو به عنوان يك فرد پاجی از اين اقدام دهيار محترم حمايت نمائيم .

تهدیدها :
۱-تخریب محیط زیست درصورتیکه برنامه ریزی ومدیریت منسجم وجودنداشته باشد
۲-تاثیرات کاذب درقیمت املاک وبه تبع واگذاری اراضی کشاورزی توسط اهالی به واردشدگان ونهایتاازبین رفتن وسعت اراضی کشاورزی
۳-تداخل فرهنگی وایجادفرهنگ های مختلف وایجادناهنجاریهای اجتماعی درصورت عدم نظارت
۴-مهاجرت اهالی ازروستابه شهردرصورتیکه املاک باقیمت بالایی توسط واردشدگان خریداری گردد

نمونه ای از سازه های فلزی در روستا توسط .... .

 

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


چشمه آب معدنی گوگرد دار پاجی
ساعت | بازدید : 892 | | ( نظرات )

 

گوگرد را همه به خوبي مي ‌شناسيم. گوگرد عنصري است زرد رنگ كه به صورت طبيعي در معادن زيرزميني يافت مي ‌شود و عجيب اين كه اين عنصر به طرز شگفت‌انگيزي با زندگي همه ي ما عجين شده است. البته منظور تاثيرات آتش ‌زايي آن نيست بلكه اثرات درماني آن بر روي بدن ما است. البته هيچ ‌گاه گوگرد درگذشته به صورت خالص يا ضماد براي مشكلات پوستي به كار نرفته است اما اگر از چشمه‌ هاي آب معدني حرفي به ميان بيايد كمتر كسي است كه يك بار بدن خود را به‌ دست تواناي آن ها نسپرده‌ باشد. ممكن است شما جزء آن دسته اشخاصي باشيد كه به اين مسائل اعتقاد ندارند و يا اصولا موقع بيمار شدن به دكترمراجعه مي ‌كنند اما حتما يك بار براي تفريح هم كه شده به همراه خانواده سري به اين چشمه ‌ها زده ‌ايد و دعاي خير مادربزرگ و پدربزرگ تان را برايخود خريده ‌ايد.

آري گوگرد از ديرباز درمان بخش بيماري‌ ها بوده است و كم نبودند كساني كه هر ماه به صورت منظم در اين چشمه‌ ها ساعتي را لم مي ‌دادند و همراه باماساژ و حركات آرام دست‌ ها، پاها و كمر، به درمان آرتروز مفاصل و خشكي وسفتي عضلات شان كمك مي ‌كردند آن ها مي ‌دانستند كه با اين برنامه ي منظم خواهند توانست چند هفته و يا حتي چند ماهي از اين دردهاي طاقت ‌فرسا رهايي يابند. پس رنج سفر را به جان مي‌ خريدند و تپه‌ ها و كوه‌ هاي صعب‌العبور را پشت سر گذاشته و فرد را به اين چشمه ها مي ‌رسانيدند. جالب‌تر آن كه اين افراد معمولا از وجود گوگرد و تاثيرات معجزه آساي آن خبرنداشتند و تنها وجود اين آب زلال  كه از دل كوه‌ ها مي‌ جوشيد را سكوي درمان خود مي‌ پنداشتند.

برخي نيز پا را فراتر گذاشته و اين آب را حاصل انرژي‌ هاي درون زمين مي‌دانستند. اولين كسي كه شايد در تاريخ طب پرده از اين راز برداشت "ساموئل‌هانمان " آلماني بود. شايد قبل از او نيز ديگر پزشكان به اين تاثيرات درماني گوگرد پي برده بودند اما اين " هانمان " بود كه توانست گوگرد را تخليص كرده و آن را به صورت خوراكي در درمان بيماري‌ هاي خاص به كار برد.

يكي از خواص معجزه‌ آساي گوگرد، درمان بيماري‌ هاي پوستي و به خصوص بثورات، خارش، كهير و تورم‌ هايي بود كه به بروز جوش و تاول منجر مي ‌شد.او به تجربه دريافت اين بثورات به ظاهر ساده و كم اهميت در صورتي كه به درستي درمان نشوند قادر هستند طي سال‌ هاي بعد فرد را به بيماري ‌هاي جدي‌ تري مبتلا سازند. توجيه او در اين زمينه با توجه به دانش آن روز بسيارجالب توجه بود. او اعتقاد داشت بدن ما از چند لايه تشكيل شده است كه دروني‌ترين و مركزي ‌ترين اين لايه‌ ها همان جان ما است و پس از آن به ترتيب لايه‌ هايي نظير فكر، منطق، احساسات و پس از آن مغز، قلب، استخوان‌ ها،عضلات و ... قرار دارند. خارجي ‌ترن لايه نيز پوست ما مي ‌باشد.

به اين ترتيب تمامي عوامل بيماري ‌زا براي اين كه بتوانند فرد را بيماركنند بايد جان او را گرفتار كنند. اما جان، تمامي مصائب و مشكلاتش را به صورت علائم جسمي و روحي بروز مي ‌دهد. او اعتقاد داشت بدن ما قادر است بيماري ‌ها را از ارگان‌ هاي پُراهميت‌ تر به اندام‌ هاي كم‌ اهميت‌ ترانتقال دهد. بنابرين خطر كمتري بدن را تهديد خواهد كرد. به طور مثال وقتي كسي دچار شوك روحي رواني مي ‌شود اين شوك مي ‌تواند باعث ايست قلبي يا مغزي او شود. اما بدن ما اين شوك را به پوست سر منتقل كرده و تكه ‌اي ازموها به صورت سكه ‌اي ريزش مي‌ كنند، اين جا است كه فرد از مرگ حتمي نجات پيدا مي ‌كند اما يك تكه از موهايش مي ‌ريزد. بنابراين براي درمان بيماري‌هاي پوست و مو بايد ريشه ي بيماري را از اندام‌ هاي داخلي تر و يا روح وروان بيمار جستجو كرد.

اما متاسفانه خيلي از پزشكان عادت دارند وقتي بيماري با مشكلات پوست و مو مراجعه مي‌ كند، بيماري او را به صورت نامناسبي سركوب كرده و بيمار را به صورت موقتي از مشكلات سطحي ‌اش خلاص مي ‌كنند غافل از اين كه بدن كه درتخليه مصائب دروني خود به اين طريق ناموفق مانده است اين مشكلات را به صورت جدي‌ تري بروز مي‌ دهد. بنابراين بيمار پس از بهبود ضايعات پوستي دچار سردرد يا مشكلات گوارشي يا مفصلي مي‌ شود.

" هانمان " براي درمان ريشه ‌اي بيمارانش تلاش بسياري كرد و بالاخره دريافت بهترين دارويي كه مي‌ تواند بيماري ‌هاي پوستي بيمارانش را به صورت ريشه ‌اي درمان كند گوگرد است؛ چرا كه بيمار پس از درمان مناسب، به مشكلات عمقي تر مبتلا نمي ‌شد و بيماري پوستي ‌اش ديگر هيچ‌ گاه عود نمي‌ كرد. اوبه تجربه دريافت كه مصرف خوراكي گوگرد توان ‌دار شده، مي ‌تواند در درمان ساير بيماري‌ ها نظير آرتروز مفاصل، مشكلات گوارشي، مشكلات روحي و رواني نيز اثر بخش باشد. تأثيرات مفيد گوگرد آن قدر زياد بود كه او كتابي چندين صفحه‌ اي را در اين باب نوشت و گوگرد را "شاه داروي هوميوپاتي" ناميد.

امروزه با گذشت حدود ۲۰۰ سال پس از كشف سولفور، پزشكان هوميوپات خوب مي‌دانند كه اين ادعا بي ‌محل نيست؛ به گونه ‌اي كه مي ‌توان گفت هيچ فردي در دنيا وجود ندارد كه در طول درمان خود دست كم يك بار به گوگرد نيازمندنشده باشد. گوگرد را به راحتي مي ‌توان در مواد غذايي شناسايي كرد. بوي بد و تند آن، اين عنصر را به يكي از بدبو ترين عناصر تبديل كرده است. پياز،سير، تره‌ كوهي و تمامي گياهاني كه چنين بوي دارند حتما كمي گوگرد را درساختمان خود دارند. جالب اين كه تركيب آن با مواد اسيدي باعث توليد اسيدسولفوريك مي ‌شود كه بويي بسيار متعفن ‌تر و مشمئزكننده‌ تري دارد كه همانبوي چاه‌ هاي فاضلاب است.

در تاريخ آمده است شيخ بهايي از اين گاز بد بو و به ظاهر بي‌ فايده براي سوخت حمام خزينه ‌هاي معروف اصفهان بهره مي ‌برده است. او با ساختن سيستمي شبيه اگوي امروزي از چاه‌ هاي فاضلاب به خزينه حمام توانسته بود روشن بودن دائمي مشعل اين خزينه را تضمين كند كه باعث حيرت توريست ‌هاي اروپايي شده بود؛ چرا كه آن ها تصور مي‌ كردند شيخ بهايي با دانش خود توانسته اتم رابشكافد و به انرژي نامحدودي دسترسي پيدا كند در حالي كه اين مشعل هميشه روشن گاز اسيدسولفيدريك بود.

گوگرد عنصري است كه در جدول تناوبي در زير گروه اكسيژن قرار گرفته است.اين عنصر شناخته شده در بسياري از مواد آلي و خصوصاً پروتئين‌ ها نقش ساختماني دارد به گونه‌ اي كه وجودش باعث افزايش استحكام پروتئين مي‌ شود.اين امر باعث مي شود بيشتر بافت ‌هاي محافظتي بدن نظير پوست، مو و ناخنبراي استحكام بيشتر خود از پروتئيني با نام " كراتينين " استفاده كنند كه در ساختمان خود حاوي مقادير زيادي گوگرد است.

جالب آن كه افزايش ميزان گوگرد در هر كدام از انواع كراتينين‌ ها باعث مي‌شود آن نوع خاص از كراتينين سفت‌ تر و محكم ‌تر شود و اين راز استحكام موها و ناخن‌ هاي شما است. امروزه گوگرد به مدد دانش چندين هزار ساله بشردوران طلايي خود را سپري مي ‌كند.

البته فرم محلول در آب و الكل آن، كه به طريقه خاصي توان ‌دار شده باشدبيشترين كاربرد را در طبابت دارد انواع بيماري‌ هاي پوست، مو و ناخن خصوصا ضايعات پوستي خارش دار، عفوني، انواع مشكلات گوارشي خصوصاً سوزش، نفخ وترش كردن معده و يبوست، انواع مشكلات مفاصل خصوصاً آرتروز مفاصل، انواع مشكلات روحي و رواني، همه و همه در دوره‌اي از درمان خود تشنه تجويز گوگردهستند.

اما فرم‌ هاي ديگر گوگرد نيز در حوزه طبابت كاربرد دارند. امروزه كمتر كسي را مي ‌توان يافت كه پوست چرب و آكنه‌ اي داشته باشد و در دوره ‌اي ازدرمان خود از صابون ‌هاي گوگردي استفاده نكرده باشد. متاسفانه استفاده ناصحيح از اين صابون ‌ها باعث شده خواص معجزه‌ آساي آن تحت الشعاع قراربگيرد چرا كه در اين صابون‌ ها معمولا پوست فرد را خشك و حساس مي ‌كنند،بنابراين افرادي كه پوست خشك و تحريك ‌پذيري دارند نبايد از صابون گوگرددار استفاده نمايند. در ساير موارد نيز بهره‌ گيري از اين صابون نبايد بيش از يك بار در روز انجام شود.

آرايشگران نيز با گوگرد دوستي ديرينه ‌اي دارند؛ چرا كه آن ها مي ‌دانندتركيبات گوگرد در صورتي كه تحت شرايط خاص با موهاي مجعد مشتريان شان درتماس قرار گيرد مي‌ تواند فرموهاي آن ها را باز كند، هر چند اين صافي موقتي است و پس از گذشت چند ماه به حالت اول باز مي ‌گردد اما آن قدرخوشايند است كه برخي حاضر هستند چند ماه ديگر باز هم براي تجربه‌ اين حالت خوشايند به آرايشگران مراجعه نمايند.

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
نویسندگان
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



دیگر موارد
چت باکس

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)
تبادل لینک هوشمند

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان سرزمین یاسهای سپید و آدرس pajema.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.